تئوري مبتني بر نياز هاي سه گانه:
ديويد مک کللند و تعدادي ديگر از پژوهشگران سه عامل انگيزشي ذي ربط يا نياز را پيشنهاد نمودند که عبارتند از :
1. نياز به کسب موفقيت
2. نياز به کسب قدرت و اعمال آن
3. نياز به ايجاد دوستي
نظريه تعيين هدف:
- تئوري مزبور تيانگر اين است که قصد يا اراده فرد يا سازمان را مي توان به عنوان منبع اصلي انگيزش به حساب آورد .
- پذيرفتن هدف هاي مشکل توسط کارکنان در مقايسه با هدف هاي آسان باعث ارائه عملکرد عالي تري خواهد شد . در واقع هدف هاي چالشگر و هماورد طلب باعث انگيزش مي شوند .
- اهداف ترجيحا مشارکتي انتخاب مي شوند
تئوري تقويت رفتار
- تئوري تقويت رفتار نقطه مقابل نظريه تعيين هدف است
- در تئوري تقويت رفتار به جاي توجه به عوامل دروني به عوامل محيطي توجه مي شود
- در تئوري تقويت رفتار بحث قانون علت و معلولي وجود دارد
نظريه برابري
- کارکنان و اعضاي سازمان مدام خود را با ديگران مقايسه مي کنند
- سه مرجع براي براي مقايسه همواره مورد توجه است : ديگران ، سيستم و خود
- هنگامي که افراد بين داده و ستاده در مقايسه با ديگران نوعي ظلم و نابرابري مشاهده کنند دچار نوعي تنش مي شوند و اين تنش باعث ايجاد انگيزش مي شود و فرد در پي چيزي بر مي آيد كه عدالت و انصاف است.
نظريه انتظار
- نظريه انتظار از ويکتور روم يکي از پذيرفته شده ترين توجيهاتي است که در باره انگيزش مي شود .
- اين نظريه شامل سه متغير مي گردد : 1- اهميت 2- رابطه بين عملکرد و پاداش 3- رابطه بين تلاش و عملکرد
- استدلال نظريه انتظار : گرايش به نوعي عمل در جهتي مشخص در گرو انتظاراتي است که پيامد آن مشخص مي باشد و نتيجه مزبور مورد علاقه عامل يا فاعل مي باشد
نظرات شما عزیزان: